اطلاعیه

Collapse
No announcement yet.

مشکل با ارسال و دریافت یه متن طولانی با HMTR

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • Show
Clear All
new posts

    مشکل با ارسال و دریافت یه متن طولانی با HMTR

    سلام خدمت همه ی دوستان عزیز
    من از یه مدار یه متن طولانی می خوام بفرستم به یه مدار دیگه.این کارو با HTMR انجام دادم.تا 15 کاراکتر مشکلی نداره ولی بیشتر از اون مشکل پیدا می کنه و نمی دونم مشکلم از کجاست.می خوام این متنو با یه پرینتر حرارتی چاپ کنم.البته برای این کار چون 2تا سریال نیاز داشتم از تنظیمات نرم افزاری بسکام استفاده کردم.
    برنامه ی فرستنده:
    $regfile = "m32def.dat"
    $crystal = 8000000
    Open "comb.5:9600,8,n,1" For Input As #1
    Open "comb.6:9600,8,n,1" For Output As #2
    do
    Print #2 , "#01,1,1,2,2,3,3,4,4,,5,5,6,6,7,7,8,8,9,9 "
    waitms 500
    loop
    end

    برنامه ی گیرنده:

    $regfile = "m32def.dat"
    $crystal = 8000000
    Open "comb.5:9600,8,n,1" For Input As #1
    Open "comb.6:9600,8,n,1" For Output As #2
    Open "comd.1:19200,8,n,1" For Output As #3
    Config Serialout = Buffered , Size = 254
    Dim W As String * 305
    Do
    Input #1 , W Noecho
    Print #3 , W
    Loop
    End
    "لحظه پيروزي از آن جهت برايم شيرين است که ملت کشورم را در آرامش و شادي ببينم"
    نادر شاه

    #2
    پاسخ : مشکل با ارسال و دریافت یه متن طولانی با HMTR

    سلام
    خوب شما کارکتراتونو قسمت کنید ، فرض بگیرید به طول 300 تا دارید ، 50تای اول رو بفرستید ، بعد 50تای دوم و بعد . . . به همین ترتیب .
    در قسمت گیرنده 6تا 50تایی دارید که باید اینا رو با هم یکی کنید .
    ضمنا قبل و بعد هر 50تا ، کارکتری رو به علامت شروع و پایان همیشه به طور ثابت داشته باشید .
    وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد/وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي آفريد/وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي کشيد/وقتي عطش طعم تو را با اشکهايم مي چشيد/من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلي/چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي/يک آن شد اين عاشق شدن ، دنيا همان يک لحظه بود/آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانت ربود/وقتي که من عاشق شدم شيطان به نامم سجده کرد/آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده کرد /بودم و چشمان تو ، نه آتشي و نه گلي/چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي/.

    دیدگاه


      #3
      پاسخ : مشکل با ارسال و دریافت یه متن طولانی با HMTR

      نوشته اصلی توسط aLBORz MasHaD
      سلام
      خوب شما کارکتراتونو قسمت کنید ، فرض بگیرید به طول 300 تا دارید ، 50تای اول رو بفرستید ، بعد 50تای دوم و بعد . . . به همین ترتیب .
      در قسمت گیرنده 6تا 50تایی دارید که باید اینا رو با هم یکی کنید .
      ضمنا قبل و بعد هر 50تا ، کارکتری رو به علامت شروع و پایان همیشه به طور ثابت داشته باشید .
      ممنون از اینکه وقت گذاشتین.
      مشکلم اینه که من یه دستگاه گیرنده دارم و چنتا دستگاه فرستنده.باید اطلاعات به ترتیب فرستاده بشن و با یه پرینتر حرارتی چاپ بشن.
      با این کار ممکنه در طی حلقه اطلاعات یه فرستنده ی دیگه چاپ بشن.
      راهی بری حل این مشکل هست؟
      "لحظه پيروزي از آن جهت برايم شيرين است که ملت کشورم را در آرامش و شادي ببينم"
      نادر شاه

      دیدگاه


        #4
        پاسخ : مشکل با ارسال و دریافت یه متن طولانی با HMTR

        نوشته اصلی توسط احمد سمیعی
        ممنون از اینکه وقت گذاشتین.
        مشکلم اینه که من یه دستگاه گیرنده دارم و چنتا دستگاه فرستنده.باید اطلاعات به ترتیب فرستاده بشن و با یه پرینتر حرارتی چاپ بشن.
        با این کار ممکنه در طی حلقه اطلاعات یه فرستنده ی دیگه چاپ بشن.
        راهی بری حل این مشکل هست؟
        خواهش میکنم ، به هر حال ذکات علم آموزششه .
        یعنی سیستمی دارین که ALL to On هستش ، یعنی چند تا فرستنده و 1 گیرنده ، خوب اینکه کاری نداره ،دقیقا مثل همون قبلی شما می تونید در هنگام ارسال کارکترها هم ابتدا یا آخرش کارکتریو بزارید و اون کارکتر نشان هر فرستنده می تونه باشه .
        در قسمت گیرنده
        1-تفکیک میکنید که :
        1-1-کدوم فرستنده فرستاده ، کارکتر نشان
        2-1-ابتدا و انتهای طول کارکتر رو مشخص میکنید ، تعداد دیتا(کارکترهای چاپ)
        2-سایر اعمال مورد نیاز
        وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد/وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي آفريد/وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي کشيد/وقتي عطش طعم تو را با اشکهايم مي چشيد/من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلي/چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي/يک آن شد اين عاشق شدن ، دنيا همان يک لحظه بود/آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانت ربود/وقتي که من عاشق شدم شيطان به نامم سجده کرد/آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده کرد /بودم و چشمان تو ، نه آتشي و نه گلي/چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي/.

        دیدگاه

        لطفا صبر کنید...
        X