اطلاعیه

Collapse
No announcement yet.

چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • Show
Clear All
new posts

    چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

    سلام
    اولا از مدیر سیات خواهشمندم که این پست رو حذف نکنن و مشکلم خیلی جدی هست و به راهنمایی نیاز دارم
    بنده از 13 سالگی عضو سایت بی نظیر ECA بودم و خیلیییی عاشق الکترونیک بودم و نمیدونم چرا دیگه به الکترونیک میل ندارم و حتی اهم مترم سوخت دیگه نخریدم و گفتم ولش کن الکترونیک برای من آب و نون نمیشه
    کلا بیخیالش شدم تا اینکه دوباره یه شک بهم واردشد و به خودم اومدم و بس که درو بریام بهم تیکه انداختن کلا عقیدم رو از دست دادم و گفتن که فقط ذهنت رو محدود این الکترونیک میکنی و کلی مهندس داریم و نمیخواد تو الکترونیک کار کنی و منم خیلی از اینکه هی بهم این تیکه رو مینداختن ناراحت می شدم ........
    کلا دیگه وقتی قطعات پیدا نمیکنم و عقیدم رو از دست دادم با الکترونیک قهر کردم..... و حتی یه مدت هم داشتم به سمت اعتیاد کشیده میشدم که یه سری از بزرگترام منو درک کردن (بلکه یکی از معلم های مدرسه ای که توش تحصیل میکنم)
    خلاصه اگر هم دیده باشید اصلا به ندرت تو انجمن پست و میدم و دیگه دستم به پست دادن نمیره درسته پیش خودتون میگید سنت کمه تو چه میدونی؟ اما من از وقتی که عضو این انجمن شدم و بعدش ناخود آگاه بعداز یک ماه به کلاس الکترونیک رفتم و باکلی علاقه که شاید بتونم به جامعم خدمت کنم اما نمیدونم که چی شد شکست خوردم و هنوز که هنوزه اصلا دستم به الکترونیک نمیره و روز به روز وضعم بدتر و بدتر میشه ......
    این درد و دل من بود و میخوام از بزرگترایی که تو این الکترونیک کار میکنن یه مشاوره گرفته باشم که بلکه دوباره به عشق اولم یعنی الکترونیک برگردم....
    لطفا کمک کنید.....

    #2
    پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

    نوشته اصلی توسط ksra نمایش پست ها
    سلام
    اولا از مدیر سیات خواهشمندم که این پست رو حذف نکنن و مشکلم خیلی جدی هست و به راهنمایی نیاز دارم
    بنده از 13 سالگی عضو سایت بی نظیر ECA بودم و خیلیییی عاشق الکترونیک بودم و نمیدونم چرا دیگه به الکترونیک میل ندارم و حتی اهم مترم سوخت دیگه نخریدم و گفتم ولش کن الکترونیک برای من آب و نون نمیشه
    کلا بیخیالش شدم تا اینکه دوباره یه شک بهم واردشد و به خودم اومدم و بس که درو بریام بهم تیکه انداختن کلا عقیدم رو از دست دادم و گفتن که فقط ذهنت رو محدود این الکترونیک میکنی و کلی مهندس داریم و نمیخواد تو الکترونیک کار کنی و منم خیلی از اینکه هی بهم این تیکه رو مینداختن ناراحت می شدم ........
    کلا دیگه وقتی قطعات پیدا نمیکنم و عقیدم رو از دست دادم با الکترونیک قهر کردم..... و حتی یه مدت هم داشتم به سمت اعتیاد کشیده میشدم که یه سری از بزرگترام منو درک کردن (بلکه یکی از معلم های مدرسه ای که توش تحصیل میکنم)
    خلاصه اگر هم دیده باشید اصلا به ندرت تو انجمن پست و میدم و دیگه دستم به پست دادن نمیره درسته پیش خودتون میگید سنت کمه تو چه میدونی؟ اما من از وقتی که عضو این انجمن شدم و بعدش ناخود آگاه بعداز یک ماه به کلاس الکترونیک رفتم و باکلی علاقه که شاید بتونم به جامعم خدمت کنم اما نمیدونم که چی شد شکست خوردم و هنوز که هنوزه اصلا دستم به الکترونیک نمیره و روز به روز وضعم بدتر و بدتر میشه ......
    این درد و دل من بود و میخوام از بزرگترایی که تو این الکترونیک کار میکنن یه مشاوره گرفته باشم که بلکه دوباره به عشق اولم یعنی الکترونیک برگردم....
    لطفا کمک کنید.....
    سلام به شما دوست عزیز چند نکته رو خدمت شما عرض کنم که در خودتون بسنجید و بعد نتیجه بگیرید
    1-تمام کارهای تحقیقاتی و پروزه احتیاج به پول داره توان مالی شخصی شما ایا خوب هست یا نه بعد اگر خوب نیست در امد شما از این کار چقدر هست
    2-تلاش شما در زمینه حل مسایل مرتبط چقدر هست ایا سر یک ایراد در کار یا یاد گیری مطالب خیلی تلاش می کنید یا زود ناامید میشید و میگویید اصلا ولش کن دیگه ادامه نمی دم
    3-استعداد هر کسی در یک زمینه ای استعداد خاصی داره و در سایر موارد ممکنه این طور نباشه یا عادی باشه خود من در زمینه پزشگی اصلا استعداد ندارم
    4- علاقه که فاکتور خیلی مهمی هست
    این موارد رو در خودتون بسنجید و نمره بدهید شاید باورتون نشه افراد زیادی بودند که مثلا مورد شماره 4 رو داشتند و بعد مدتی هم دیگه ادامه ندادند
    قصه زندگی همیشه با مدادی که ما دوست داریم نوشته نمی شه .....

    دیدگاه


      #3
      پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

      نوشته اصلی توسط خلبان نمایش پست ها
      سلام به شما دوست عزیز چند نکته رو خدمت شما عرض کنم که در خودتون بسنجید و بعد نتیجه بگیرید
      1-تمام کارهای تحقیقاتی و پروزه احتیاج به پول داره توان مالی شخصی شما ایا خوب هست یا نه بعد اگر خوب نیست در امد شما از این کار چقدر هست
      2-تلاش شما در زمینه حل مسایل مرتبط چقدر هست ایا سر یک ایراد در کار یا یاد گیری مطالب خیلی تلاش می کنید یا زود ناامید میشید و میگویید اصلا ولش کن دیگه ادامه نمی دم
      3-استعداد هر کسی در یک زمینه ای استعداد خاصی داره و در سایر موارد ممکنه این طور نباشه یا عادی باشه خود من در زمینه پزشگی اصلا استعداد ندارم
      4- علاقه که فاکتور خیلی مهمی هست
      این موارد رو در خودتون بسنجید و نمره بدهید شاید باورتون نشه افراد زیادی بودند که مثلا مورد شماره 4 رو داشتند و بعد مدتی هم دیگه ادامه ندادند
      سلام
      جواب سوأل ها :
      1 از این کار در آمدم صفر فقط حدود یک سال پیش ضبط ماشین درست میکردم میفروختم حدود 90 تومن که اونم 4 تا فروختم و بیخیالش شدم و بعداز اون در آمدم صفر
      2 زیاد تلاش میکنم برای حل ایراد اما نتیجه ای نبینم زود نا امیدمیشم و بیخیالش میش
      3 من تو الکترونیک و کامپیوتر استعداد خوبی دارم .
      من نمیدونم چه بلایی سرم اومد که الکترونیک رو یکدفعه ول کردم نا امید شدم ............
      بخاطر هزینه های زیاد هست که افراد دیگه بیخیالش میشن؟؟؟؟ من خودم هم بخاطر هزینه بیخیالش شدم .... دوباره دلم میخواد دستش بیارم اما نمیتونم و یه مشاوره ی خوب میخوام

      دیدگاه


        #4
        پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

        نوشته اصلی توسط ksra نمایش پست ها
        سلام
        جواب سوأل ها :
        1 از این کار در آمدم صفر فقط حدود یک سال پیش ضبط ماشین درست میکردم میفروختم حدود 90 تومن که اونم 4 تا فروختم و بیخیالش شدم و بعداز اون در آمدم صفر
        2 زیاد تلاش میکنم برای حل ایراد اما نتیجه ای نبینم زود نا امیدمیشم و بیخیالش میش
        3 من تو الکترونیک و کامپیوتر استعداد خوبی دارم .
        من نمیدونم چه بلایی سرم اومد که الکترونیک رو یکدفعه ول کردم نا امید شدم ............
        بخاطر هزینه های زیاد هست که افراد دیگه بیخیالش میشن؟؟؟؟ من خودم هم بخاطر هزینه بیخیالش شدم .... دوباره دلم میخواد دستش بیارم اما نمیتونم و یه مشاوره ی خوب میخوام
        سلام پس مشکل پیدا شد و خودتون هم اشاره کردین در ابتدا سعی
        کنید در این رابطه به هر شکل درآمد داشته باشین وقتی مشکل
        منابع مالی حل بشه مرحله اول رو با موفقیت گذرانده اید و میشه
        موارد دیگر رو هم حل کرد
        قصه زندگی همیشه با مدادی که ما دوست داریم نوشته نمی شه .....

        دیدگاه


          #5
          پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

          شما چند سالتونه؟
          رفقا مهم نیست چطوری بازی می کنید؛ اگه شروع نکنید، قطعا بازنده هستید.

          دیدگاه


            #6
            پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

            سلام ، شما رو به یه درخت تشبیه می کنم در محیطی بسیار طوفانی ...
            شما بسیار خوب در زمین ریشه دوانده اید ، اما هنوز نهال هستید و زمان میوه دادن شما نیست ... شما در این موقعیت و سنی که هستید ، بسیار خوب پیش رفتید و ریشه ی خودتون رو دارید پرورش میدید ، با تحصیل تئوری در این رشته (دانشگاه رفتن) و همچنین تجربه بیشتر کاری (عملی) به یک درخت تنومند با میوه های بسیار تبدیل خواهید شد ...

            شما نسبت به یک مهندس 30 ساله شاید عقب باشید و بی درآمد !! اما نسبت به نوجوانی های همون مهندسه سی ساله ، خیلی هم خوب پیش رفتید
            من به شما اطمینان میدم اگه با علاقه و انرژی بتونید دنبال کنید ،در آینده از مهندس 30 ساله ی امروز که الگوی شماست ، بسیار موفق تر خواهید شد ...

            البته اگه مشکلات روحی اجتماعی و اقتصادی اجازه بدن شما درست عمل کنید ..

            مسئله رو طوری مطرح کردید که پاسخ به شما رنگ و بوی نصیحت به خودش گرفت ، من قصد ندارم توصیه کنم که چه کنید ، من فقط شما رو به خودتون نشون دادم ، که ببینید در چه جایگاهی ایستاده اید ، جایگاه ارزشمندی است قدر خودتون رو بدونید

            دیدگاه


              #7
              پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

              نوشته اصلی توسط pencil نمایش پست ها
              شما چند سالتونه؟
              سلام
              بنده 15 سالم هست

              دیدگاه


                #8
                پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

                چند تا نکته رو مد نظر داشته باشید؛
                _ به نظر از نظر سنی، در موقعیتی قرار دارید که فکر کنم روانشناسها بهش می گن «بحران بلوغ» که فصل تغییرات شدید و قلیان هورمونها است و پی آمد طبیعی آن، برخی تغییرات خلقی و حتی ابتلا به درجاتی از افسردگی مینور و گذرا که می تواند به کم شدن انرژی و بی انگیزگی هم منجر شود.
                _ در این سن و با این سطح هوشبهر خوب شما، فکر به درآمد زایی کمی زود رس است. به نظرم فعلا بیشتر باید از مطالعه و آموختن در زمینه های مورد علاقه لذت ببرید و بیشتر به دنبال کسب هر چه بیشتر دانش، فن و مهارت باشید.
                _ همه ی انسانها؛ دست کم در مقطعی از زندگی خود، شرایط ذهنی مشابه وضعیت اکنون ذهن شما را تجربه می کنند و برای شما مهم این است که زود سرد نشوید و با پشتکار و سخت کوشی، جائی را برای بازی خوردن از ذهن گاه خیانت پیشه ی خود، باقی نگذارید.
                _ این روزها حال کلیت جامعه ی ما تعریفی ندارد و شما استثنا نیستید اما این شرایط قطعا دائمی نیست.
                _ اگر وقت کردید؛ این کلیپ انگیزشی، علمی، مفید و آگاهی بخش رو هم ببینید:

                جدیدترین ویرایش توسط Freelancer; ۰۲:۲۱ ۱۳۹۸/۰۵/۲۳.

                دیدگاه


                  #9
                  پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

                  نوشته اصلی توسط ksra نمایش پست ها
                  سلام
                  بنده 15 سالم هست
                  سلام کسری جان، ذات نوجوانی با هیجان های خاص خودش همراه هست و چیزی که می خوام بگم شاید عجیب باشه برات، من هم خودم مثل شما الکترونیک رو از 13 سالگی شروع کردم،
                  اولین موضوع اینه جامعه ما اعتقاده داره که : درس رو برای خودش بخون یا علم رو باید برای خودش خوند. این جمله رو حتی دوستان دیگه ای هم توی سایت بهش اشاره کردن اما کاملا غلطه ، کلا فلسفه تحصیل پیشرفت در زندگی و بخصوص در مسائل مالی هست، اصلا خیلی از دانشگاه های بزرگ مثل MIT و هاروارد رشته هاشون رو برحسب درآمد کسب شده دسته بندی می کنن، واقعیت اینه که الکترونیک همونقدر مزخرفه که آهنگری و نجاری و غیره مزخرفه، شاید باور نکنی اما الان پیچیده ترین مدارها و مسائل و سیستم های الکترونیکی که برات جذاب هستن، چهار سال دیگه به شدت برات کسل کننده وتکراری هستن، ذات علم خسته کننده است، اما زمانی که شما بتونید ایده ها و نوآوری های ذهنیتون و خواسته هاتون و هدف هاتون و آینده خودتون رو از طریق اون علم بسازید اون موقع علم برای شما خیلی جذاب میشه، فرقی نمیکنه اون چه علمی هست، یکی از طریق علم موسیقی میخواد به اهدافش برسه یکی از طریق علم مکانیک یکی الکترونیک یکی از طریق علم تجارت و غیره. مثلا کسی ایمان پیدا کنه که از طریق موسیقی میتونه هم احساسش رو غنی کنه، هم پول در بیاره و شهرتی کسب کنه و هم توش پیشرفت کنه و هم حس کنجکاویش رو ارضا کنه و.... حتی اگه جد و آباد طرف هم فنی باشن باز اون راهه موسیقی رو انتخاب میکنه و توش موفق میشه. پس در مرحله اول غصه نخور اگه علاقه ات به الکترونیک از بین رفته، سعی کن به الکترونیک بیشتر به شکل یک پیشه و حرفه نگاه کنی تا یک علم، حقیقت اینه که اگه آدم خیلی موفقی باشی علم اون کار هم گسترش میدی، اما فراموش نکن که تو سن شما فکر کردن به کسب درآمد خیلی زوده و نباید خودت رو درگیر این موضوع کنی، حداقل به اندازه 50 60 سالی وقت داری تا با این موضوع کلنجار بری...

                  موضوع دوم: شما تازه اول راهی، منظورم این هست که شما با چیزهای زیادی آشنا نیستی، با روانشناسی ، موسیقی، علوم تجربی مثل کارهای آزمایشگاهی و زیست و سیاست و غیره، چرا فکر میکنی الکترونیک تنها راه ممکن برای شماست؟
                  درسته که الان علاقه داری اما شاید استعداد و توانایی هات توی رشته دیگه فوق العاده بالاتر باشه، از این بی حوصلگی استفاده کن و خودت رو کشف کن با زمینه های دیگه آشنا شو، یکی از اعضای بند موسیقی چارتار از سال بالایی های ما بود( من اول دبیرستان اون پیش دانشگاهی بود) زمان مدرسه، اسمش آرش فتحی بود، یادمه باباش اومده بود به ناظم میگفت پسرم رفته سراغ مطربی، به دادم برس! خیلی اوقات راه موفقیت از مسیر جاده های معمولی درس و کنکور و دانشگاه و غیره نمیگذره، به این موضوع فکر کن و سعی کن خودت رو بیشتر کشف کنی

                  موضوع سوم: هیچ وقت برای تغییر دیر نیست، بچه های سال آخر ما دوتاشون قبل از اینکه لیسانس رو تموم کنن درس رو ول کردن رفتن سر کنکور پزشکی و به هر ضرب و زوری بود توی رشته های دندون و پیراپزشکی قبول شدن، گفتن و نوشتنش خیلی ساده است اما کار خیلی بزرگ و ترسناکی انجام دادن! یادمه اون موقع ما ژست مهندسی می گرفتیم و هرکی یه چیزی میگفت یکی میگفت اینا خیلی پیر میشن و نزدیکای سی سالگی درسشون تموم میشه، یکی میگفت اینا خودشناسی نداشتن و غیره اما هیچ وقت برای تغییر دیر نیست و کسی که رشته اش رو به دندون پزشکی تغییر داده بود، الان منو تو اینستاگرام و بقیه جاها بلاک کرده و به چشم گداگشنه به من نگاه میکنه وخیلی موفق تر از من و امثال منه، نه تنها هیچ وقت برای تغییر دیر نیست، بلکه سعی کن تحت تاثیر محیط قرار نگیری و راه خودتو بری... پس الان که 15 سالته از این موقعیت استفاده کن، ممکنه رشته ات ریاضی باشه یا هنرستانی باشی، خودت رو کشف کن ببین علاقه و استعدادت تو چی هست، حتی اگه نیاز بود تغییر رشته بده.

                  حرف زیاده اما لپ کلام اینه سعی کن از مسیر زندگیت لذت ببری وگرنه رسیدن به اهداف آنچنان که فکر میکنی لذت هاش پایدار نیستن.
                  رفقا مهم نیست چطوری بازی می کنید؛ اگه شروع نکنید، قطعا بازنده هستید.

                  دیدگاه


                    #10
                    پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

                    دوستان سلام خوبید
                    حرف های همتون خوندنی بود جالبه خیلی جالبه
                    این پست رو ک خوندم دقیقا یاد پارسال خودم افتادم کل عمر خودمو گذاشتم روی الکترونیک و پارسال اخرای پاییز بود ک کلا ازش متنفر شدم و گذاشتمش کنار الان هم دوجا سر کارم یکیش کم و زیاد یه کوچیک ربط به الکترونیک داره یکیشم که کلا نداره الان هم تفریحی الکترونیک رو کار میکنم دیگه به عنوان شغل نیست واسم
                    بگذریم . . . .
                    بعضیا نوشتن توی این سن نباید به درامد فکر کنی یه چیزی رو بگم من شخصا با این حرف موافق نیستم . . . من اگه همه چی دست خودم میبود و شرایط جور میبود از همون ده دوازده سالگی میرفتم سر کار پول رو ادم توی هر سنی نیاز داره شاید خیلی از پروژه ها و لذت هایی که باید به موقع از الکترونیک میبردم سر همین نداشتن پول بود حداقل الان دیگه واسم مهم نیست همه چی تموم شد . . . بازم بگذریم . . . شرایط جامعه هم ک بماند یه سری مشکلات رو واسمون پیش اورد ک <>
                    در مورد درس و دانشگاه یه چیزی میگم (خواهشا کسی به خودش نگیره هرکسی مختاره واسه خودش تصمیم بگیره و قرار نیست همه مثل هم باشیم قضاوت ممنوع)
                    من دانشگاه روزانه بودم ترم دو ترک تحصیل کردم شاید واقعا راس میگن ک درس رو فقط باید واسه خودش(بهتر بگم مدرکش) خوند البته تو ایران کلا دلیلی واسه درس خوندن ندارم ولی شما بچه خوبی باشید حتما درس بخونید
                    از همه اینا بگذریم حرف من اینه به قول دوست عزیز pencil گاهی مسیر موفقیت ما از جای دیگه ای میگذره مهم اینه که ما از مسیر لذت ببریم وگرنه هیچ چیز عزیز تر از زندگی خودمون نیست اصلا به چیزای منفی و روی مخ فک نکنید
                    فقط لذت ببرید هرجور که میتونید چون حسرت چییییییییییییییز واقعا بدیه من الان مسیر موفقیتم(منظور اون شغلیه که ربطی به الکترونیک نداره) از یه راه دیگه داره میگذره
                    خلاصه لذت ببرید از زندگیتون هیچ چیز ارزش خراب کردن لحظات زیباتونو نداره درد موقته ولی حسرت همیشگی من تصمیم گرفتم جوری زندگی کنم ک حسرتی توی دلم نمونه . . . من خیلی با پارسالم فرق کردم از همه لحاظ
                    موفق باشید در پناه حق کوچیک همتون احمدی
                    Proudly @real_ahmadi
                    #real_ahmadi

                    واسه اسمت بجنگ

                    دیدگاه


                      #11
                      پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

                      نوشته اصلی توسط real_ahmadi نمایش پست ها
                      دوستان سلام خوبید
                      حرف های همتون خوندنی بود جالبه خیلی جالبه
                      این پست رو ک خوندم دقیقا یاد پارسال خودم افتادم کل عمر خودمو گذاشتم روی الکترونیک و پارسال اخرای پاییز بود ک کلا ازش متنفر شدم و گذاشتمش کنار الان هم دوجا سر کارم یکیش کم و زیاد یه کوچیک ربط به الکترونیک داره یکیشم که کلا نداره الان هم تفریحی الکترونیک رو کار میکنم دیگه به عنوان شغل نیست واسم
                      بگذریم . . . .
                      بعضیا نوشتن توی این سن نباید به درامد فکر کنی یه چیزی رو بگم من شخصا با این حرف موافق نیستم . . . من اگه همه چی دست خودم میبود و شرایط جور میبود از همون ده دوازده سالگی میرفتم سر کار پول رو ادم توی هر سنی نیاز داره شاید خیلی از پروژه ها و لذت هایی که باید به موقع از الکترونیک میبردم سر همین نداشتن پول بود حداقل الان دیگه واسم مهم نیست همه چی تموم شد . . . بازم بگذریم . . . شرایط جامعه هم ک بماند یه سری مشکلات رو واسمون پیش اورد ک <>
                      در مورد درس و دانشگاه یه چیزی میگم (خواهشا کسی به خودش نگیره هرکسی مختاره واسه خودش تصمیم بگیره و قرار نیست همه مثل هم باشیم قضاوت ممنوع)
                      من دانشگاه روزانه بودم ترم دو ترک تحصیل کردم شاید واقعا راس میگن ک درس رو فقط باید واسه خودش(بهتر بگم مدرکش) خوند البته تو ایران کلا دلیلی واسه درس خوندن ندارم ولی شما بچه خوبی باشید حتما درس بخونید
                      از همه اینا بگذریم حرف من اینه به قول دوست عزیز pencil گاهی مسیر موفقیت ما از جای دیگه ای میگذره مهم اینه که ما از مسیر لذت ببریم وگرنه هیچ چیز عزیز تر از زندگی خودمون نیست اصلا به چیزای منفی و روی مخ فک نکنید
                      فقط لذت ببرید هرجور که میتونید چون حسرت چییییییییییییییز واقعا بدیه من الان مسیر موفقیتم(منظور اون شغلیه که ربطی به الکترونیک نداره) از یه راه دیگه داره میگذره
                      خلاصه لذت ببرید از زندگیتون هیچ چیز ارزش خراب کردن لحظات زیباتونو نداره درد موقته ولی حسرت همیشگی من تصمیم گرفتم جوری زندگی کنم ک حسرتی توی دلم نمونه . . . من خیلی با پارسالم فرق کردم از همه لحاظ
                      موفق باشید در پناه حق کوچیک همتون احمدی
                      سلام دوست عزیز خوبی؟
                      من هم واقعا دوست داشتم از الکترونیک در آمد همیشگی داشته باشم اما دیگه دلمو زد و ولش کردم و فعلا با عشق اولم یعنی الکترونیک قهر کردم.....
                      من از شما آقای احمدی خیلییی چیزا یاد گرفتم اگر یادتون باشه 2 سال پیش که عضو سایت بی نظیر eca شدم میدید که چجوری خشک و بی روح و الکی پست میدادم اما هی وقتی اومد جلو بهتر و بهتر شد اما دیگه حس پست دادن برام نیست ..... و جاش با کامپیوتر مشغول شدم و فعلا همینجوری میگردم
                      بنده یه مدتی بعداز اینکه از الکترونیک شکست خوردم چون روحیه خوبی نداشتم با آدم هایی دوست شدم که نباید میشدم ومتأسفانه گول خوردم و در گیر مسائل دود ودم داشتم میشدم که یه روزی معلم ریاضیم منو دید درحال سیگار کشیدن و یدونه زد زیر گوشم و کلی نصیحت و خوب وبد داشت بهم یاد میداد.......
                      خلاصه خیلیییییییی دلم میخواد به الکترونیک برگردم و دوباره اون حال و هوایی که موقع ساختن یه آمپلی فایر و نتیجه ی عالیش که منو حتی به رقص میاورد دوباره برگرده......
                      نمیدونم که چیکار کنم که دوباره روحیش به من برگرده و نمیگم که کامپیوتر بده چون هیچی مثل عشق اول نمیشه
                      باتشکر

                      دیدگاه


                        #12
                        پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

                        نوشته اصلی توسط ksra نمایش پست ها
                        سلام دوست عزیز خوبی؟
                        من هم واقعا دوست داشتم از الکترونیک در آمد همیشگی داشته باشم اما دیگه دلمو زد و ولش کردم و فعلا با عشق اولم یعنی الکترونیک قهر کردم.....
                        من از شما آقای احمدی خیلییی چیزا یاد گرفتم اگر یادتون باشه 2 سال پیش که عضو سایت بی نظیر eca شدم میدید که چجوری خشک و بی روح و الکی پست میدادم اما هی وقتی اومد جلو بهتر و بهتر شد اما دیگه حس پست دادن برام نیست ..... و جاش با کامپیوتر مشغول شدم و فعلا همینجوری میگردم
                        بنده یه مدتی بعداز اینکه از الکترونیک شکست خوردم چون روحیه خوبی نداشتم با آدم هایی دوست شدم که نباید میشدم ومتأسفانه گول خوردم و در گیر مسائل دود ودم داشتم میشدم که یه روزی معلم ریاضیم منو دید درحال سیگار کشیدن و یدونه زد زیر گوشم و کلی نصیحت و خوب وبد داشت بهم یاد میداد.......
                        خلاصه خیلیییییییی دلم میخواد به الکترونیک برگردم و دوباره اون حال و هوایی که موقع ساختن یه آمپلی فایر و نتیجه ی عالیش که منو حتی به رقص میاورد دوباره برگرده......
                        نمیدونم که چیکار کنم که دوباره روحیش به من برگرده و نمیگم که کامپیوتر بده چون هیچی مثل عشق اول نمیشه
                        باتشکر
                        خیلی چیزا توی زندگی با گذشت زمان حل میشه. تغییرات مود برای همه ی اشخاص رخ میده و فقط کافیه به غریزت و روحت گوش کنی. هر کاری که اون میگه رو بکن و نگران نباش. همینکه توی راه باشی و به بیراهه نری کافیه






                        امیرحسین ضیا

                        دیدگاه


                          #13
                          پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

                          نوشته اصلی توسط ksra نمایش پست ها
                          سلام دوست عزیز خوبی؟
                          من هم واقعا دوست داشتم از الکترونیک در آمد همیشگی داشته باشم اما دیگه دلمو زد و ولش کردم و فعلا با عشق اولم یعنی الکترونیک قهر کردم.....
                          من از شما آقای احمدی خیلییی چیزا یاد گرفتم اگر یادتون باشه 2 سال پیش که عضو سایت بی نظیر eca شدم میدید که چجوری خشک و بی روح و الکی پست میدادم اما هی وقتی اومد جلو بهتر و بهتر شد اما دیگه حس پست دادن برام نیست ..... و جاش با کامپیوتر مشغول شدم و فعلا همینجوری میگردم
                          بنده یه مدتی بعداز اینکه از الکترونیک شکست خوردم چون روحیه خوبی نداشتم با آدم هایی دوست شدم که نباید میشدم ومتأسفانه گول خوردم و در گیر مسائل دود ودم داشتم میشدم که یه روزی معلم ریاضیم منو دید درحال سیگار کشیدن و یدونه زد زیر گوشم و کلی نصیحت و خوب وبد داشت بهم یاد میداد.......
                          خلاصه خیلیییییییی دلم میخواد به الکترونیک برگردم و دوباره اون حال و هوایی که موقع ساختن یه آمپلی فایر و نتیجه ی عالیش که منو حتی به رقص میاورد دوباره برگرده......
                          نمیدونم که چیکار کنم که دوباره روحیش به من برگرده و نمیگم که کامپیوتر بده چون هیچی مثل عشق اول نمیشه
                          باتشکر
                          سلام
                          ناامید نباشین همه چی اوکی میشه به حرف دلت گوش بده . . . و هیچ وقت خودتو محدود نکن دود و دم هم گاهی خوبه شوخی کردم اصلا خوب نیست
                          اینم بگم توی الکترونیک فقط برو دنبال عشقت من توی الکترونیک عشق امپلی و صدا و... هستم ولی رفتم سراغ میکرو و برنامه نویسی و.... کلی زمینه های مختلف الان همشونو کنار گذاشتم با امپلی تفریح میکنم هیچ چیز مثل اونی نیست که لذت واقعی واسه ادم داره واسه من امپه که نگه داشته اونم گاهی تفریحی بقیه ک دیگه کار نمیکنیم مگر . . .
                          موفق باشی
                          جدیدترین ویرایش توسط real_ahmadi; ۲۲:۱۶ ۱۳۹۸/۰۵/۲۳.
                          Proudly @real_ahmadi
                          #real_ahmadi

                          واسه اسمت بجنگ

                          دیدگاه


                            #14
                            پاسخ : چرا تو الکترونیک سست شدم؟؟

                            شما هنوز در ابتدای راه هستی، چند وقت به خودت استراحت بده یعنی از الکترونیک فاصله بگیر و بجاش این کارها رو انجام بده(پیشنهاد های زیر برای همه ست نه تنها شما)
                            * برای کار یا سرگرمی مورد علاقه ت وقت بذار. کلن یکی از مشکلات مهندسین خوب، رشد یکسویه هست یعنی طرف الکترونیک خوب میفهمه اما چون روابط عمومی خوبی نداره در زمنیه الکترونیک هم موفقیتی بدست نیاورده. یا اینکه اگر الکترونیک و کدنویسی رو بذاری کنار با یک بیسواد هیچ فرقی نداره، تو رشته های مختلف مخصوصا علوم انسانی مطالعه رو شروع کنید
                            * همه دنیا الکترونیک نیست، خیلی از بهترینهای ایران رشته ریاضی و در ادامه دو سه رشته خوب رو انتخاب کردند اینطور ی شد که خودشون هم نتونستند پیشرفت کنند و مهمتر از اون بدلیل نبودن نیروهای نخبه در رشته های دیگه مثلن در کشاورزی، ایران هنوز با کشورهای پیشرفته فاصله زیاد داره. این صحبتم خیلی دقیق نیست ولی بخاطر اینکه افراد بسیار معمولی در رشته های انسانی یا کشاورزی و رشته هی به اصطلاح رده دو وسه وارد شدند و بخاطر نبودن رقبای قوی پیشرفت زیادی کردند و این به وضعیت فعلی کشور منجر شده. به رشته های دیگه هم فکر کنید که لازمه ش تجربه کردن اونها ست و شما هنوز وقت دارید که کارها و مسیرهای زیادی رو تجربه کنید. در الکترونیک شما باید با بهترینهای ایران رقابت کنید و این کار رو سخت تر میکنه. در حالیکه همین بچه ها مثلن در رشته های انسانی و تجربی میتونستند بسیار موفق باشن.
                            * هر کسی از کار مورد علاقه ش ، درامد نداره مطمئن باشه راه رو اشتباه اومده، یا بی دلیل ادعای دانشمندیش میشه یا در بقیه موارد فوق العاده ضعیفه . دنبال ریشه اشتباهتون بگردید
                            * طبق یک پژوهش، اکثر مهندسین برق که در این زمینه هم فعالیت دارند نهایتا بعد از 15 سال تغییر رشته میدن و محل درآمد زندگیشون رو تغییر میدن. از دلایل این تصمیم، نیاز به بروز بودن همیشگی و در اکثر موارد درآمد بسیار پایین به نسبت سختی شغل و درآمد مقایسه ای هست(در ایران که این وضعیت فاجعه ست). خودم الان در این مرحله هستم یعنی در آستانه چهل سالگی در حال کنار گذاشتن الکترونیک هستم ، به اندازه کافی از الکترونیک لذت بردم ولی الان بدنبال کار راحتتری برای گذران زندگی هستم.
                            * این یک شعار نیست که توی کتابها نوشته شده باشه . کسی که به چیزی فکر کنه بهش میرسه. همه اونهاییکه تو زندگی جاه طلب تر بودند پیشرفت بیشتری داشتند و این ارتباطی به سواد برقی نداشته. از کلاس سی نفره دانشگاه ما، سه چهار نفر کلن کار الکترونیک انجام میدن با زندگیهای معمولی از نظر مالی، اکثر بچه ها کارهای متفرقه میکنند و دوتا از ضعیفترین بچه ها الان بسیار وضع مالی خوبی دارند اونها هم کار بازرگانی میکنند
                            بهر حال در الکترونیک نسبت سختی کار و درامدبالا نیست(نیاید مثال بزنید از کسانیکه از الکترونیک درآمدهای میلیاردی دارند، خودم هم دیدم ولی تعداد اونها شاید 80 نفر در 80 میلیون باشه. بحث من عمومی هست. مثلن مقایسه درامد مهندس برق با یک مکانیک بی سواد خودرو).
                            * هر جا و به هر کاری که مشغول هستید تمام تمرکز و توانتون رو روی انجام اون کار بذارید فارغ از اینکه اطرافیانتون چطور کار میکنند یادر حال انجام چه کار ی هستید. کسیکه طرز تفرکش اینطور باشه قطعا موفقیت رو لمس میکنه. هیچوقت انجام کار خوب رو فدای مادیات نکنید. سعی کنید روابط اجتمعای خودتون رو تقویت کنید لازمه اونهم اینه که جز الکترونیک مطالغات دیگه ای هم داشته باشید. روانشناسی. جامعه شناسی اقتصاد و ... از زیر کار فرار نکنید مخصوصا اگه در سیستم دولتی کار میکنید(با این توجیه کسی کار نمیکنه)
                            * اگر زیر دست هستید ، یادبگیرید که خواسته های مافوقتون رو اجرا کنید نه تشخیصهای خودتون رو. اکثرن به کسی نیاز هست که فرمانبردار خوبی باشه ولی چیزی که من زیاد در بین مهندسین الکترونیک دیدم ادعای دانشمندی و بیش از حد هست. طرف تو عمرش یک پروژه رو هم صددرصد جمع نکرده اما انتظار داره از ناسا بیان دنبالش!!!. فعال بودن، علاقمندی بیادگیری و انجام کار تیمی رمز موفقیت در این رشته ست
                            * صحبتهای من جهت خاصی نداشت. هر چی الان به ذهنم رسید نوشتم . افسوس زیادی میخورم که چرا نوجوونهای ما بدون آموزش و مشاوره درست به انتخاب غلطی روی میارن و زندگیشون رو اینجوری از دست میدن. لیاقت خیلی از بچه های الکترونیک بسیار بالاست ولی چکار کنیم که سیستم آموشیمون رو بدترینها چیدن

                            دیدگاه

                            لطفا صبر کنید...
                            X